Web Analytics Made Easy - Statcounter

زی‌سان: سریال جومونگ یک سریال پرطرفدار کره‌ای است که چند فصل از آن ساخته و پخش شده است. سریال افسانه دریای آبی نیز یک سریال کره‌ای محبوب دیگر است. هر دوی این سریال‌ها در ایران طرفداران زیادی دارند و البته هر دوی آن‌ها در خود کره و دیگر کشور‌ها نیز به عنوان دو سریال محبوب شناخته می‌شوند. بیایید نگاهی به شباهت‌ها وتفاوت‌ها این دو سریال بیندازیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

افسانه دریای آبی (Legend of the Blue Sea)، مجموعه تلوزیون کره جنوبی است که سال ۲۰۱۶ تولید شد. این مجموعه با الهام از یک داستان کلاسیک از دوران چوسان ساخته‌شده‌است. این مجموعه داستان عشق میان شیم چونگ، یک پری دریایی و هو جون جه، یک کلاهبردار نابغه را روایت می‌کند.

جومونگ (Jumong) نیز یک مجموعهٔ تلویزیونی تاریخی است که از آوریل ۲۰۰۶ شروع به پخش کرد. داستان این مجموعه دربارهٔ زندگی جومونگ بنیان‌گذار امپراتوری گوگوریو است که از ۳۷ تا ۱۹ پیش از میلاد بر منچوری و بخش شمالی شبه جزیره کره حکومت کرد.

هر دوی این درام‌های تاریخی کره‌ای با عناصر فانتزی همراه هستند. در اینجا چند شباهت و تفاوت بین این دو وجود دارد که احتمالا برایتان جالب باشد.

شباهت‌های جومونگ و افسانه دریای آبی

به گزارش زی‌سان؛ هر دو درام در دوران باستان اتفاق می‌افتند و شخصیت‌ها و رویداد‌های تاریخی را به نمایش می‌گذارند. هر دو درام شامل عناصر فانتزی و جادویی هستند و موجودات افسانه‌ای و قدرت‌های جادویی در خطوط داستانی ظاهر می‌شوند. هر دو درام دارای مضامین عاشقانه و ماجراجویی، با عناصر عاشقانه قوی و سکانس‌های اکشن هیجان‌انگیز هستند.

تفاوت‌های جومونگ و افسانه دریای آبی

تفاوت در صحنه: «جومونگ» در کره باستان می‌گذرد و بر زندگی و سلطنت جومونگ، بنیانگذار پادشاهی گوگوریو تمرکز دارد، در حالی که «افسانه دریای آبی» در دودمان چوسون و امروز اتفاق می‌افتد و حول محور آن می‌چرخد؛ داستان یک پری دریایی که به زمین می‌آید و با یک کلاهبردار نابغه امروزی آشنا می‌شود.

خلاصه داستان: «جومونگ» یک درام تاریخی ساده‌تر است که به قدرت رسیدن جومونگ و رویداد‌های سیاسی آن زمان را دنبال می‌کند، در حالی که «افسانه دریای آبی» با تمرکز بر پری دریایی و وقایع جادویی که در حال رخ دادن است، خیالی‌تر است.

لحن: «جومونگ» عموماً سریال جدی‌تر و دراماتیک‌تری است، در حالی که «افسانه دریای آبی» لحن سبک‌تر و غریب‌تری دارد و اغلب کمدی‌تر است.

هر دو «جومونگ» و «افسانه دریای آبی» درام‌های کره‌ای هستند که به خوبی مورد توجه قرار گرفته‌اند که برداشتی منحصربه‌فرد و سرگرم‌کننده از عناصر تاریخی و خارق‌العاده ارائه می‌دهند و هر کدام نقاط قوت و جذابیت خاص خود را دارند.

tags # سریال کره ای

منبع: زیسان

کلیدواژه: سریال کره ای کره ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۱۹۶۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاهی به تئاتر شاماران/ردپای افسانه جاماسب در زندگی سیاه باز

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ ونوس بهنود: نمایش شاماران به کارگردانی ساسان شکوریان ترکیب هنرمندانه‌ای از هنر پیشینه‌دار سیاه‌بازی و افسانه‌ای کهن از داستان‌های هزار و یک شب را بازگو می‌کند. 

تماشاخانه سنگلج، یکی از قدیمی‌ترین سالن‌های نمایش تهران است که‌ این روز‌ها ضرورت تعمیر، نگه‌داری و توسعه آن سوژه اخبار شده، این بار نیز با نمایش شاماران، هنرمندان و هنردوستان را میزبانی کرد.

شاه ماران یا شاماران اسطوره‌ای از موجودی نیمه‌زن و نیمه‌مار است که در بین مردم کردنشین سمبل برکت، دانش و شفا است. اما چه شد که هنرمندان سرشناس متعددی به دیدن نمایش این داستان اسطوره‌ای نشستند.‌

می‌توان اسرار هویدا کرد و نجات یافت

تئاتر هنر نخبگان است، اما دروازه یادگیری آن برای عموم گشوده است. شاماران در تلفیق زیبایی از سیاه‌بازی هنر کهن و اصیل ایرانی با افسانه‌ای جامانده از هزاره‌ها به دنبال انتقال همان پیام‌هایی است که هر روز در زندگی به آن نیازمندیم.

بازی روان بازیگران و تسلط بر نقش، چهره‌پردازی متناسب با نقش و همچنین سیالیت زمانی از گذشته به دوره معاصر و برعکس اجرایی روان را در اختیار بیننده قرار می‌دهد. هر چند کارگردان می‌تواند کمی از ابهام ماجرا‌ها کاسته و کلید‌های بیشتری در اختیار تماشاگر قرار دهد، اما سطح اجرای مقبول غیر قابل انکار است.

سیاه‌باز در نقش جاماسب ظاهر می‌شود. جوانی که در افسانه‌ها برای پیدا کردن عسل در غاری حبس می‌شود و دوستانش تنهایش می‌گذارند. در‌این نمایش گنجی که می‌تواند زندگی سیاه‌باز را دگرگون و او را از فقر و فلاکت برهاند جایگزین عسل شده است. سیاه‌باز در قبرستان‌ها به دنبال گنج است و کیست که نداند بر روی هر گنجی ماری خفته است.

در افسانه جاماسب او به باغ مار‌ها که در کنار شاه مار خود زندگی می‌کنند می‌رسد و به شرط آن که جایی از‌این مکان نامی نبرد، زندگی خود را با شاه مار آغاز می‌کند. شاه مار با چهره‌ای موحش تنها یک تمنا از او دارد و آن هم وفای به عهد است. اما جاماسب برای نجات خود بار‌ها و بار‌ها عهدشکنی می‌کند.

آنجا که دروغ است وقاحت موج می‌زند

شاماران یکی از سمبل‌های مورد احترام مناطق کردنشین است که به عنوان نشانه برکت و دانش تصاویر آن در جای جای خانه‌ها کشیده و از تصویر آن مجسمه و گلدوزی‌هایی در بین لوازم زندگی دیده می‌شود. آن چهره کریه زنی که نیمی از تنش یک مار است، بر خلاف آدم‌های روی زمین به وفاداری و صداقت ارج می‌نهد.

اما هرجا دروغ باشد، وقاحت موج می‌زند و سیاه‌باز به همراه گروهی از بازیگران به مصداق توده مردم با لودگی و مسخره‌گی به عهده خود پشت پا می‌زند.

اما داستان در همین جا خاتمه نیافته است. به جای سکه و زر گنج واقعی همان شاماران است که پادشاه برای بهبود خود از بیماری در به در به دنبال اوست. جادوگری که در بارگاه پادشاه است می‌گوید برای شفایش باید جغدی که در وجود خود دارد را بیرون بکشد. تمثالی از شومی و کراهت و خباثت.

سیاه‌باز که اسرار دیدن شاماران را بر ملا کرده توسط وزیر پادشاه اسیر می‌شود و با کمک او شاماران به نزد پادشاه آورده می‌شود. سیاه‌باز می‌گوید برای معیشت روی خود را سیاه کرده، اما در‌این داستان به دلیل خیانت به گنجینه دانش و معرفت، روسیاه است. پرداختن به افسانه‌های بومی و طرح آموزه‌های آن، در وضعیتی که به اعتقاد نادر ابراهیمی نویسنده سرشناس، به یک رستاخیز اخلاقی نیازمندیم، همان چشمه آب روانی است که هر انسانی در عطش آن است.

نویسنده و کارگردان در نهایت شاماران را، چون افسانه‌اش به دست پادشاه می‌دهد و او تکه تکه می‌شود. اما پایان خوش آنجاست که به خاطر حماقت و حرص و ولع، هر که بدی کرده به سزای اعمالش می‌رسد. بر خلاف جاماسب که به دانش دنیا آگاه شده و حکیم بزرگی می‌شود، سیاه‌باز در قعر کرده‌های خود روسیاه باقی می‌ماند. اما همیشه فرصتی برای بازگشت به سوی خیر هست. قلب پرمهر و سلامت سیاه‌باز به کمکش می‌آید تا بتواند تیره‌روزی و تیره‌رویی خود را به کنار بزند.

نمایش سیاه‌بازی شاماران در بیست و یکمین جشنواره بین الملی نمایش‌های آیینی و سنتی ایران شرکت کرده تا آیین‌های اصیل ایرانی را باردیگر نقل کند. اثری که هنرمندان و اهالی قلم بسیاری را به تماشای خود مهمان کرد.

این اثر نمایشی تا ۷ اردیبهشت در تماشاخانه سنگلج اجرا خواهد شد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مسی به یاد مربی افسانه‌ای: چقدر زود رفتی تیتو!‏
  • پای «توقف اتانازی» به رادیو نمایش باز شد
  • پای «توقف اتانازی» به رادیونمایش باز شد
  • پایان کار طراح افسانه‌ای فرمول یک در ردبول
  • شباهت جالب نوه گوگوش به ترلان پروانه همه را شوکه کرد + عکس
  • (تصاویر) پریناز ایزدیار همزداش را پیدا کرد؛ شباهت عجیب دو بازیگر زن ایرانی و ترکی!
  • نخستین اظهار نظر اسماعیلیان در مورد سریال رمضانی الحشاشین
  • نگاهی به تئاتر شاماران/ردپای افسانه جاماسب در زندگی سیاه باز
  • (تصاویر) «شاهزاده هودونگ» جومونگ ۳ در کلاس فشرده عاشقی!
  • تغییر چهره جالب بازیگر سریال «جومونگ»/عکس